آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Play Up

American: ˈpleɪˈəp British: pleɪʌp

معنی play up

phrasal verb

بد رفتار کردن

phrasal verb

مهم جلوه دادن، بزرگنمایی کردن، غلو کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد play up

  1. phrasal verb emphasize
    Synonyms:
    stress highlight accentuate underline underscore call attention to point up feature magnify bring to the fore turn spotlight on make a production of
    Antonyms:

ارجاع به لغت play up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «play up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/play up

لغات نزدیک play up

پیشنهاد بهبود معانی